خورشید کوچولو

مهرتا و بنیتای عزیز

برگ ها زمانی میریزند فکر میکنن که طلا شدن، پس هیچ وقت مغرور نشو ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ هیچکس با سگ‌های وحشی بازی نمی‌کند اما سگ‌های آرام را همه با لگد می‌زنند گویی اینها باید تاوان آن وحشی‌ها را هم بدهند ¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤¤ کافیست جای زخمت را بلد باشند آنگاه از اعلاترین نمک برایت مرحم می سازند...
7 شهريور 1393

بدون عنوان

دود اگر بالا نشیند کسر شأن شعله نیست  جای چشم ابرو نگیرد گرچه او بالاتر است شصت و شاهد هر دو دعوای بزرگی می کنند  پس چرا انگشت کوچک لا لایق انگشتر است؟   آهن و فولاد از یک کوره آیند برون آن یکی شمشیر گردد، دیگری نعل خر است گر ببینی ناکسان بالا نشیند صبر کن روی دریا کف نشیند، قعر دریا گوهر است ....  
7 شهريور 1393
1